کد مطلب:312213 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:364

عباس در کربلا
برای رعایت اختصار از ذكر منابع این قسمت اجتناب می شود و به صورت تفصیلی در فصل دوم با ذكر منابع از آن ها گفت و گو خواهیم كرد.

از آغازین روزهای قیام امام حسین (ع) عباس (ع) در كنار اوست، هنگام هجرت از مدینه به مكه و از مكه تا كربلا در گروه یاوران حسین (ع) و پشتیبان خاندان اوست. در كربلا بازوی قدرتمند حسین (ع) و یاور بی دریغ اوست.

عباس (ع) اوج وفاداری خود را با رد امان نامه ی شوم شمر از طرف عبیدالله نشان داد و عصر نهمین روز محرم پیامبر حسین (ع) به لشكر یزید بود و به دستور سیدالشهداء (ع) از آنان فرصت خواست تا جنگ را به فردا واگذارند و آن شب را به پرستش پروردگار و تلاوت قرآن بگذرانند. در این صحنه ی كربلا گوشه ای از محبت حسین (ع) به عباس (ع) نشان داده می شود، آن گاه كه به عباس (ع) فرمود: «اركب بنفسی انت یا اخی...»

در روزهای محاصره ی آب، آب رسان لشكر حسین (ع) است. عباس (ع) در چند نوبت به تشنگان كربلا آب رساند و به همین دلیل او را «سقا» نیز خوانده اند.

در واپسین شب حیات حسین (ع) آغازگر پیام وفاداری است: آن هنگام كه امام حسین (ع) پیمان از همگان برگرفت و آنان را به رهایی خود و خانواده ی خود سفارش



[ صفحه 35]



كرد، او اولین یاور حسین (ع) است كه لب به سخن گشود و از سر جان با حسین (ع) پیمان وفا بست.

در بامداد خون، سپهسالار لشكر حسین (ع) است و پرچم سپاه او در دستان توانمند او قرار دارد او محور لشكر و پشتیبان بی همتای حسین (ع) است.

با صبر و شكیب به تمامی آنچه بر حسین (ع) و خاندان او می گذرد، می نگرد و با همه ی این ها «دل آرام» آنان است.

در آن انبوه لشكر ستم و هجوم بی امان آنان، تنی چند از سپاهیان حسین (ع) را به تنهایی از محاصره می رهاند و در پی آن، برادران خود (عبدالله، عثمان، جعفر) را به نبرد می فرستد تا خود شاهد شهادت آنان باشد و در مصیبت آنان شكیب ورزد.

و آن گاه كه سوز عطش جان حسینیان را می كاهد، یك تنه، بر لشكر بیداد می تازد و با دهانی خشك، «طراوت ایثار» را می چشد و با رجزهای پرشور و برخاسته از شعور ولایی، آخرین پیام های خود را به همه تا همیشه ی تاریخ می رساند و با تنی پاره پاره و دستانی از بدن جدا، خداوند خویش را ملاقات می كند. و حسین (ع) امام تنها و تنها امام، در شهادت او با قامتی شكسته، دیده می گریاند و زینب...